ایلیاایلیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

پسر کاکل زری مامان

مادرانه....

1391/8/18 10:10
نویسنده : مامان ایلیا
348 بازدید
اشتراک گذاری

عشقمممممممممممممم پسرم...

عزیز مامان همیشه پیش خودم فکر میکردم حس مادری چه طوریه.. اما هیچوقت نمیتونستم درک کنم تا اینکه خودم مادر شدم ..حالا میفهمم مادری یعنی چی..

یعنی: دیگه وقتی میری بازار بجای فروشگاه زنونه میری توی فروشگاه بچه گونه و وقتی کلی با ذوق یه عالمه خرید برای گلت کردی تازه یادت میاد میخواستی این دفعه برای خودت بخری ....اما مگه دیگه پولی مونده تو کیفتتعجب...باز خرید برای خودت موکول میشه به سریه دیگه....

یعنی: خوابت خیلی کم میشه وقتی خیلی خسته ای و خوابت میاد دوست داری بری رو تختت و راحت و بی صدا یکم بخوابی...یکی مییاد و پتو رو از روت کنار میزنه و با شیرینی میگه دالیییییییییقلب اونوقته که خواب یادت میره و شروع میکنه به بازی با فرشتت....

یعنی:وقتی دوست داری خونه خیلی مرتب و تمیز باشه ..پس دست بکار میشی و همه جا رو برق میندازی ..اما خوب که جارو کردی برمیگردی و میبینی یه کوچولو پشت سرت داره کیک میخوره و میریزه روی همون مسیری که تو جارو کردیاز خود راضی..اما عصبانی نمیشی و تازه میگی قربون خوردنت برم...

یعنی: خیلی وقت ها دوست داری یه برنامه ی تی وی رو که دوست داری ..و منتظرشی ببینی اما همین که شروع میشه...یکی میاد و با زبون شیرینش میگه خواهش میکنم برام کارتون بگیرمتفکر..و تو اون لحظه دوست داری فقط فرشتت رو بخوری بخاطر این حرف های قلنبه که میزنه و دیگه برنامت یادت میره..

یعنی: بعضی وقت ها دوست داری با همسرت خلوت کنی و یکم با هم مثل قدیم در دودل کنی وبا هم حرف های عاشقونه بزنین اما همین که میری سراغش یکی بدو میاد خودش رو میندازه وسطتون و میگه خیلی دوستتون دارم و دستش رو میندازه گردن دو تاتونماچ...و تو دیگه اون حست یادت میره...

یعنی...یعنی...و خیلی یعنی های دیگه....

به اینها میگن حس مادرانه.....

اما اینها شیرین ترین ها توی دنیا هستن....

اما من همین سختی ها رو دوست دارم چون همهی اینها فقط به تو ختم میشه فرشته ی کوچولوم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

الهام مامان یاسی طلا
18 آبان 91 10:39
آره ، همیشه برام این همه از خود گذشتگی مادرا عجیب بود ولی حالا که مادر شدم خیلی چییزا رو متوجه شدم...........


واقعا....
بابای امیر
19 آبان 91 19:54
با سلام و احترام
خوشحال می شم به من هم سر بزنید


چشم حتما میام.
رسول
20 آبان 91 13:23
...........|""""""""""""""" " """"""""|\|_
...........|......*اينم وسيله * بيا ....|||"|""\___
...........|________________ _ |||_|___|)
...........!(@)'(@)""""**!(@ )(@)***!(@) منتظرمااااااااا بدو بيا
همه ی مامانا گلن


چشم...اومدم
شهین مامان نوید نوین
21 آبان 91 15:39
@}; سلاممممم
روشا و شانی
24 آبان 91 2:22

چقد قشنگ نوشتیییییییییییییییییی گریم گرفتت


مرسی..واقعا حسم رو نوشتم..میدونم تو هم همینطوری دوست گلم