گردش روز جمعه(8/10/91)
سلام گل پسری...
دیروز با اهل خانواده همگی مثل هر جمعه رفتیم گردش...رفته بودیم باغ دوست عمو..اونجا هم باب دل تو بود..چون هر نوع حیوون اهلی میخواستی گیر میومد ..تو هم که عشق حیوونایی
افتاده بودی دنبال مرغ و خروس ها و میگفتی باید برن توی خونشون...منم اینطوری..که ایلیا بیا اینور کثیفه...ایلیا نیوفتی تو اب..ایلیا نوکت نزنن...اما مگهخ حرف گوش میدادی
اینم ایلیا که عشق تراکتوره( نمیدونم کیمون این چیزها رو داشته که شما اینقدر به این چیزها علاقه داری)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی