مسافرت
سلام خشمل مامان ...عسل مامان....
ببخشید که زودتر نتونستم بیام و عکس های مسافرت رو بذارم آخه سرم خیلی شلوغ بود.....
خوب اول از همه بگم که تو جه پسر گلی بوی و خیلی با تو مسافرت خوش گذشت و از اونجا که با بابا جون و مامان جون و خاله سارا رفته بودیم اصلا حوصلت سر نرفت...هر چند دو شب اول که اصفهان بودیم موقع خواب گریه میکردی و میگفتی میخوام تو اتاق خودم بخوابم...اما بعد عادت کردی..
بقیه در ادامه مطلب........
اول رفتیم اصفهان خونه ی مامان بزرگ مامانت و عموی مامانت خیلی خوش گذشت..همه جاهای دیدنی رو رفتیم..مخصوصا میدان امام که تو عاشق اسب هاشی...اینم عکس هاش
اینجا هم چهلستونه
اینجا هم داشتی توی باغچه ی خونه ی مامان بزرگ خاک بازی میکردی
اینجا هم رفته بودیم پارک تو هم رفتی ترامبولین...که عاشقشی
بعد از اصفهان رفتیم همدان و چند روز اونجا موندیم و گشتیم..اینم عکسهای گنج نامه
بعد رفتیم کرمانشاه....اینم بیستونه
از اونجا هم رفتیم جوانرود..که دیگه عکس نداشتی که بذارم چون همش بازار بودیم...
اینم گلچین عکس هات توی مسافرت سال 1391 بود
پسر گلم همیشه بدون که ماماتنو بابا عاشقتن